ظهور اقتصاد اشتراکی منجر به تغییرات زیادی در رفتار مصرفکنندگان شده است. در ابتدای رواج یافتن اشتراکگذاری، این مفهوم، موضوع داغ گفتگوها بود. اکنون برخی از بزرگترین و موفقترین شرکتها با استفاده از مدل اشتراکی پویا در حال پیشرفت هستند.
شرکتهایی مانند Airbnb وUber ، شیوه تعامل کسبوکارها با مشتریان را تغییر دادهاند. اقتصاد مشارکتی توانسته است با استفاده از فناوریهای دیجیتال و دستگاههای تلفن همراه که دسترسی به خدمات به اشتراک گذاشته شده را آسانتر از همیشه کردهاند، تبدیل به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره مردم جامعه شود.
لیکن، ما واقعاً میخواهیم چه چیزهایی را به اشتراک بگذاریم؟ آیا اقتصاد اشتراکی میتواند در همه بخشها ایفای نقش کند و حتی از نظام سرمایهداری سنتی پیشی بگیرد؟
اقتصاد اشتراکی چگونه در حال تغییر فضای کسبوکار است؟
همه ما در مورد شرکتهایی مانند Airbnb و Uber که بهترتیب در سالهای 2008 و 2009 به بازار پیوستند، شنیدهایم – و به احتمال زیاد از خدمات آنها استفاده کردهایم.- آنها دو مورد از بزرگترین شرکتهای پیشرو در زمینه اقتصاد مشارکتی هستند.
مزیت اصلی Uber، راحتی است. آنها به جای ارائه خدمات ارزانتر، بر نیاز مشتری به اطمینان و راحتی تکیه میکنند. این اپلیکیشن کاربرپسند، با جمعآوری همه اطلاعات مورد نیاز در یکجا که شامل سفرهای قبلی، پرداختها و نظرات سایر کاربران میشود، کاربری را ، برای افراد آسانتر کرده است.
Airbnb با تفکر آیندهنگر که با نیازهای مشتری و روندها سازگار است، صنعت هتلداری را متحول کرده است. شبکه همتا به همتا Airbnb، به افراد این امکان را میدهد تا با استفاده از یک بستر آنلاین برای به اشتراک گذاشتن محل اقامت، با قیمتهای مقرون به صرفه، با یکدیگر تعامل داشته باشند. مدل آنها باعث افزایش تعامل – و به دنبال آن با اخذ نظرها و بررسیها – بین بهاشتراکگذارندگان و مصرفکنندگان منجر به افزایش اعتماد بین هر دو طرف میشود.
شرکتهای دیگری مانندRover ، که به صاحبان حیوانات خانگی کمک میکند تا به مراکز خدمات مراقبت از حیوانات خانگی متصل شوند و همچنین CrowdMed ، که خدمات مشاوره سلامت و تشخیص بیماریها را ارائه میدهد، موفق به متصل کردن مردم به وسیله پلتفرمهای جمعمحور شدهاند. هر دو شرکت، گزینههای ارزانتری را برای متقاضیان خدمات ارائه میدهند و به ارائهدهندگان خدمات این فرصت را میدهند تا بدون تعهد تمام وقت، پول اضافی کسب کنند.
اقتصاد اشتراکی چگونه میتواند به کسبوکارهای کوچک و کارآفرینان کمک کند؟
با استفاده از مدل اشتراکگذاری، داراییهای بلااستفاده تبدیل به منبعی جهت کسب درآمد میشوند. شرکتهایی که در اقتصاد اشتراکی فعالیت میکنند و افرادی که با آنها درگیر هستند، با درک نحوه استفاده بهتر از این منابع، درآمد خود را افزایش میدهند.
کارآفرینان نوآور، این فرصت را دارند که فرآیند خلق منابع اقتصادی را راهبری نمایند. اشتیاق به اقتصاد اشتراکی، زمینه کاملاً مساعدی را برای کارآفرینان ایجاد کرده است تا ایدههای جدیدی را راهاندازی کرده و بدون صرف هزینههای سربار به موفقیت دست یابند. این موضوع نگاه ما را به خلق کسبوکارها تغییر میدهد و باعث رشد اقتصادی پایدارتر خواهد شد.
با ادامه رشد اقتصاد اشتراکی، نیاز به نوع جدیدی از کارآفرینان حس میگردد تا ابتکار عمل را بدست بگیرند و این تغییر و تحول را هدایت کنند. در جهانی که زور ایدههای بهتر به سرمایه بیشترمیچربد، کارآفرینان با هر شکل و اندازهای، توان رشد و شکوفایی دارند.
تأثیر اقتصاد اشتراکی بر انواع کسبوکارها چیست؟
اقتصاد اشتراکی سابقه تغییر اساسی کسبوکارهای سنتی را دارد. نبود هزینههای سربار و موجودی کالا، باعث میشود کسبوکارهای مبتنی بر اشتراک، کارایی بالایی داشته باشند. افزایش کارایی، باعث میشود که این برندها ارزش بالایی را به مشتریان و شرکای زنجیره تأمین خود ارائه دهند.
صنایع سنتی تحت تأثیر اقتصاد اشتراکی قرار گرفتهاند – و بسیاری از برندهای سنتی در صورت عدم انطباق خود با فضای تغییریافته با مشکل مواجه خواهند شد.
حمل و نقل
پیشرفت Uber در صنعت حمل و نقل، یکی از بهترین مثالها برای نشان دادن تأثیر اقتصاد اشتراکی در یک بخش سنتی است. Uber و سایر عرضهکنندگان خدمات اشتراک خودرو، جایگزین ارزان قیمت، ایمن و مناسبی برای گزینههای حمل و نقل سنتی، مانند حمل و نقل عمومی یا تاکسی ارائه میدهند.
Uber، ضمن ارائه تجربه کاربری بهتر از روشهای سنتی، با استفاده از یک اپلیکیشن موبایلی کارآمد و شبکه رانندگان تأییدشده، تقاضای حمل و نقل مصرفکنندگان را برآورده میکند.
فقط در شهر نیویورک، تقریباً 4.5 برابرِ تاکسیهای زرد، راننده Uber وجود دارد. این امر باعث شده است که امروزه، هزینه مالکیت تاکسی در شهر نیویورک از 1 میلیون دلار در سال 2015 به کمتر از 200 هزار دلار کاهش یابد.
برندهای برتر اقتصاد اشتراکی در حوزه حمل و نقل:
- Uber: هفتاد و دو میلیارد دلار
- Didi: پنجاه میلیارد دلار
- Lyft: یازده میلیارد دلار
کالاهای مصرفی
تحقیقات PWC حاکی از آن است که 86 درصد بزرگسالان آمریکایی که با اقتصاد اشتراکی آشنا هستند، بر این باورند که این امر هزینههای زندگی را کاهش میدهد و 83 درصد نیز موافق هستند که اقتصاد اشتراکی بهتر از روشهای سنتی است.
مقرونبهصرفه بودن، راحتی و کارایی نیز سه عامل تأثیرگذار در تصمیمگیری برای خرید کالاهای مصرفی هستند. بنابراین جای تعجب نیست که برندهای مبتنی بر اشتراک نیز صنعت کالاهای مصرفی را در دست دارند.
eBay، از پیشگامان بازار همتا به همتا است. پلتفرم نوآورانه آنها، از طریق رابط نرمافزاری خود، به کاربران امکان خرید و فروش اقلام استفاده شده یا جدید و ارسال مستقیم این کالاها را میدهد. مصرفکنندگان میتوانند محصولات متنوعی را با قیمتهای متفاوت، در شرایط مختلف و با گارانتیهای مختلف بررسی کنند. این قابلیت، مصرفکنندگان را توانمند ساخته و روشی مقرونبهصرفهتر، راحتتر و کارآمدتر برای خرید کالاها در اختیار آنها قرار میدهد.
برندهای برتر اقتصاد اشتراکی در حوزه کالاهای مصرفی:
- ebay: هشت میلیارد دلار
- Etsy: پنج میلیارد و دویست میلیون دلار
- Rent the Runway: هشتصد میلیون دلار
خدمات حرفهای و شخصی
مزایای اقتصاد اشتراکی، به بهترین وجه در حوزه خدمات حرفهای و شخصی قابل مشاهده است. خدمات حرفهای و شخصی، کارها و مشاغلی هستند که نیاز به دانش، مهارت، تجربه، گواهینامه یا آموزش خاصی دارند، مانند کپی رایترها، حسابدارها یا لوله کشها. همچنین از مزامین اقتصاد اشتراکی در زمینه کار کوتاه مدت میتوان به فعالیتهایی از جمله فریلنسینگ، گیگها و سایر اصطلاحات مرسوم اشاره نمود.
پلتفرمهایی مانند Fiverr ، Upwork و TaskRabbit از طریق ارائه بستری سریع، دوستانه و ایمن که افراد یا کسبوکارها میتوانند از طریق آن، پیمانکارانی را استخدام نمایند، به خلق ارزش میپردازند. فریلنسرها، میتوانند با به اشتراکگذاری مهارتهای تجاری و تخصصی خود، درآمد اضافی کسب کنند – همانند صاحبخانههایی که خانه خود را اجاره میدهند و یا صاحبان خودرویی که خودروی خود را به اشتراک میگذارند.
برترین برندهای اقتصاد اشتراکی در حوزه خدمات حرفهای و شخصی:
- Fiverr: سیصد و پنجاه و یک میلیون دلار
- Upwork: صد و شصت و هشت میلیون دلار
- TaskRabbit: پنجاه میلیون دلار
سلامت
انتظار میرفت که صنعت سلامت تا سال ۲۰۲۰ سالانه 8.7 تریلیون دلار درآمد داشته باشد. این امر چرایی افزایش بودجه سرمایهگذاری برای استارت آپهای سلامت دیجیتال در 2018 نسبت به 2017 ، به میزان 10.2درصد را توضیح میدهد. علیرغم آنکه اقتصاد اشتراکی هنوز راه طولانی برای جا افتادن در صنعت سلامت دارد، بسیاری از متخصصین این حوزه، انتظار دارند تا اقتصاد مشارکتی، پیشگام مصرف مشارکتی در این حوزه باشد.
با مطالعه سایر صنایع انتظار بر آن است که اثر محدودیتهای سیستمهای سنتی سلامت – هزینهها و منابع – با بهرهگیری از روشهای مبتنی بر اشتراک گذاری کاهش یابند. اقتصاد اشتراکی صنعت سلامت را از طریق ویزیت بیماران از راه دور، مشاورههای گروهی و سایر خدمات مشابه، تغییر خواهد داد.
به عنوان مثال، تخمین زده میشود که 58 درصد از مواقع، تجهیزات پزشکی بدون استفاده میمانند – که باعث ایجاد هزینههای نگهداری و انبارداری میشود. بنابراین، استارتاپهای مبتنی بر اشتراک مانند Cohealo فناوری را توسعه دادهاند که بیمارستانها را قادر میسازد تا تجهیزات پزشکی را با سایر ارائهدهندگان خدمات سلامت به اشتراک بگذارند. این استارتاپها به بیمارستانها کمک میکنند تا در هزینههای خود صرفهجویی کرده و درآمد حاصل از تجهیزات را افزایش دهند.
برندهای برتر اقتصاد اشتراکی در حوزه بهداشت و درمان:
- American Well: چهارصد و چهل و دو میلیون دلار
- Doctor On Demand: صد و شصت میلیون دلار
- Cohealo: نه میلیون دلار
آینده اقتصاد اشتراکی
با توجه به گسترش عصر دیجیتال و افزایش ارتباطات میتوان اینگونه پنداشت که اقتصاد اشتراکی به بقای خود ادامه خواهد داد. موفقیت شرکتهایی مانند Uber ، Kickstarter ، Airbnb ، TaskRabbit و بسیاری دیگر، نشان داده است که اقتصاد اشتراکی، مدلی مناسب برای رشد است و پیشرفتهای فناورانه، زمینه را برای فعالیتهای جدید هموار میکنند. اکنون برای پلتفرمهای مبتنی بر اقتصاد اشتراکی، ارتباط افراد، تقویت اشتراکگذاری و رشد با استفاده از تلفنهای هوشمند، اپلیکیشنها و پلتفرمهای آنلاین پیشرفته، از هر زمان دیگری، آسانتر است.
همچنین در مورد اینکه اقتصاد اشتراکی جایگزین پایدارتری برای سرمایهداری شرکتی سنتی است، اتفاق نظر وجود دارد. این مدل برای علاقهمندان به آیندهای سبزتر با توجه به نمونههایی همانند، شرکتهای جمعمحور که مسائل جهانی، مانند توزیع آب آشامیدنی یا انرژی را حل میکنند، تا اشتراک منابع، مانند اتومبیل، که باعث افزایش کارایی و پایداری میشود، نیز جذاب است.
با رشد رقابت، شرکتها باید از متمایز بودن خدمات خود نسبت به سایرین، اطمینان حاصل نمایند. ارزشهای پیشنهادی جدید، باید با استفاده از آخرین فناوری، تجربههای کاربری جذابی را ایجاد کرده و کالاها و خدماتی را که افراد به دنبال آن هستند، ارائه دهند.
اقتصاد اشتراکی فرصتی مهیج برای تغییر و رشد فراهم میکند. کارآفرینان آینده که آماده بهرهگیری از فناوریهای جدیدی که شیوه به اشتراکگذاری ما را شکل میدهند، هستند، تصمیم خواهند گرفت که اقتصاد اشتراکی ما را به کجا خواهد برد.