مقدمهای بر اقتصاد اشتراکی
هزاران سال است که جوامع انسانی داراییهای خود را با هم به اشتراک گذاشتهاند، اما ظهور اینترنت – و استفاده از کلاندادهها – باعث شده است که صاحبان دارایی و کسانی که به دنبال استفاده از این داراییها هستند، یکدیگر را آسانتر پیدا کنند. این نوع پویایی را میتوان به عنوان اقتصاد مشارکتی، مصرف مشارکتی، یا اقتصاد فرد-به-فرد نیز نام برد.
اقتصاد اشتراکی این امکان را به افراد و گروهها میدهد که از داراییهای کممصرف خود، درآمد کسب کنند. در اقتصاد اشتراکی، داراییهای بیاستفاده مانند اتومبیلهای پارکشده و اتاق خوابهای اضافی را میتوان اجاره داد. به این ترتیب، داراییهای فیزیکی به عنوان خدمات به اشتراک گذاشته میشوند.
در صورت تبیین کامل مفهوم اقتصاد اشتراکی و تقویت جنبههای نظری آن، میتوان گامهای بعدی را در زمینه عملیاتی کردن این مفهوم برداشت؛ از این رو، در این مقاله کوشش میشود مبانی نظری و مؤلفههای اقتصاد اشتراکی شناسایی و بررسی شود.
اقتصاد اشتراکی چیست؟
اقتصاد اشتراکی به عنوان یک سیستم اقتصادی تعریف میشود که در آن داراییها و خدمات، بین اشخاص حقیقی به اشتراک گذاشته میشود.
این اصطلاح برای بسیاری از خدمات، اپلیکیشنها و محصولات مختلف استفاده شده است. آتیلا مارتون، استاد دیجیتالسازی در دانشکده کسبوکار کپنهاگ، معتقد است که میتوان این موارد را به سه مفهوم مجزا تقسیم کرد:
مفهوم اول:
اولین مفهوم، اقتصاد اشتراکی حقیقی است. این مفهوم سادهترین شکل اشتراکگذاری است، مانند تقسیم غذا بین افراد خانواده یا کالاهای خانگی بین همسایهها. به عنوان مثال، ویکیپدیا بستری فراهم کرده است که کاربران میتوانند داوطلبانه در آن سهیم و دانش خود را به اشتراک بگذارند.
مفهوم دوم:
دومین مفهوم، هدیه دادن است. شما محصول یا خدماتتان – مانند کیک تولد – را با بقیه به اشتراک میگذارید و انتظار دارید که دیگران در آینده جبران کنند. این مفهوم از همان روزهای آغازین اینترنت و جنبشهای متنباز که برنامهنویسان نرمافزارها را میساختند و آزادانه کدنویسی میکردند، رشد کرد.
نپستر، سرویس اولیه پخش آنلاین موسیقی، به کاربران این امکان را میداد تا در ازای دسترسی به موسیقی دیگران، موسیقی خود را بارگذاری کنند.
مفهوم سوم:
سومین مفهوم، اقتصاد شبهاشتراکی است که به بهترین شکل، اقتصاد اشتراکی امروز را توصیف میکند و درحقیقت، مشارکت و درآمدزایی از اقتصاد غیررسمی است – معاملات کوچک و آزاد مانند غذاهای خیابانی، تاکسی و یا هر چیزی که “غیررسمی” است.
از این منظر، بسیاری معتقدند که از اصطلاح “اقتصاد اشتراکی” سوء برداشت شده است.
کریستوف لاتز، استاد دانشکده بازرگانی BI نروژ، تأکید میکند: “دو پلتفرم مشهور به اشتراکگذاری – اوبر (Uber) و ایر بیانبی (Airbnb)- ، بیش از اندازه تجاری بوده و از لحاظ فردی و گروهی شباهت چندانی با بهاشتراکگذاری واقعی ندارند.”
تاریخچه اقتصاد اشتراکی
میتوان گفت مفهوم اقتصاد اشتراکی قدمتی به اندازه طول تاریخ دارد: از زمانی که افراد دور هم جمع میشدند و افکار و ایدههای خود را به اشتراک میگذاشتند و یا با همکاری یکدیگر در یک زمین، محصولات کشاورزی میکاشتند. اما، عبارت “مصرف مشارکتی”، برای اولین بار در نشریات دانشگاهی، توسط مارکوس فِلسون (Marcus Felson) و جو ال اسپیث (Joe L. Spaeth) در مقاله منتشرشده آنها در سال 1987 تحت عنوان “ساختار جامعه و مصرف مشارکتی: یک روش متداول فعالیت”، مطرح شد.
بعد از انتشار این مقاله و با توجه به مزایایی که برای اشتراکگذاری وجود دارد، به مرور، در این عرصه، تحولات زیادی رخ داد. بعدها در سال ۲۰۰۷، مفهوم اقتصاد اشتراکی اینگونه توضیح داده شد: فرآیند اشتراک دارایی با دیگران برای مدت زمان محدود بدون اینکه حق قانونی مالکیت آن دارایی را داشته باشند.
در سال ۲۰۱۱ مجله تایمز، مصرف مشارکتی را جز 10 ایدهای که جهان را تغییر خواهند داد معرفی کرد.
چرا اقتصاد اشتراکی به این سرعت رشد کرده است؟
فناوری بزرگترین عامل رشد اقتصاد اشتراکی بوده است.
آتیلا توضیح میدهد: “از طریق دیجیتالسازی، شرکتها توانستهاند از اقتصاد غیررسمی استفاده کنند و مقداری از ارزش آن را به دست آورند.”
مینگ هو، استاد عملیات تجاری و تجزیهوتحلیل در دانشکده مدیریت Rotman در دانشگاه تورنتو، میگوید: “این اپلیکیشنها منابع کم استفادهشده را به صورت آنلاین درآورده و بهطور کارآمد با تقاضای کاربران مطابقت دادهاند.”
این مفهوم همچنین به عنوان عاملی در جهت تغییر فرهنگ نسلهای جدید نقش ایفا کرده است. کریستوف توضیح میدهد: “مردم، به ویژه جوانان، ترجیح میدهند صرفاً به کالاها دسترسی داشته باشند، تا اینکه صاحب آنها باشند.”
سرمایهگذاریهای کلان، بدون شک سهمی در رشد پلتفرمهای اشتراکی داشته است. این کسبوکارها با شتاب زیادی در حال گسترش هستند، چراکه با توجه به آمار کسبوکارهای حوزه اقتصاد اشتراکی در سال ۲۰۱۰ توانستهاند، تا ۱۵۰ میلیون دلار سرمایه جمع کنند که این رقم تا سال ۲۰۱۶ به ۲۳ میلیارد دلار رسیده است. از سویی دیگر، برآوردها برای سال ۲۰۱۸ حدود ۴۰ میلیارد دلار را نشان میدهد و این روند همچنان به صورت صعودی ادامه خواهد داشت.
فواید اقتصاد اشتراکی
-
کاهش اثرات زیست محیطی
بر هیچ کس پنهان نیست که افزایش دما واقعیتی در حال وقوع است و تهدیدی جدی برای کل اکوسیستم ما محسوب میشود. اقتصاد اشتراکی تضمین میکند که محصولات به طور کامل تا طی کردن چرخه کامل خود، مورد استفاده قرار میگیرند، در نتیجه اثرات سو آنها بر محیط زیست کاهش مییابد.
-
دسترسی به فرصتهای خود-اشتغالی
مصرف اشتراکی مزایای اقتصادی را برای همه افراد درگیر فراهم میکند. به عنوان مثال، با گسترش مشاغل آنلاین و ارائهدهندگان خدمات سواری مانند Ola ،Rapido ، Quick ride و سایر موارد، مردم اکنون میتوانند از وسیله نقلیه خود برای ایجاد منبع درآمد اضافی استفاده کنند.
-
ایجاد حس اطمینان و اعتماد در جامعه
یکی از جنبههای بسیار مهم اقتصاد اشتراکی، ایجاد اعتماد در بین افراد جامعه است. بسیاری از پلتفرمهای اقتصاد اشتراکی، مانند Airbnb، دارای رتبهبندیاقتصاد اشتراکی، با وجود رشد مداوم، در زمانی نزدیک جایگزین شبکه اقتصاد سنتی نخواهد شد. ولی به احتمال زیاد صنایع موجود را مجبور میکنند تا بیشتر شبیه پلتفرمهای مشارکتی باشند که آنها را به چالش میکشد و دارای مزایای بالقوه برای همه افراد درگیر است. و نظرات هستند که به صادقانه نگه داشتن ارائهدهندگان و مصرفکنندگان کمک میکند. و برخی از پلتفرمها از نفوذ خود – و منابع به اشتراک گذاشته شده اعضای خود – برای کمک به نیازمندان استفاده میکنند.
-
پسانداز بیشتر با همان سبک زندگی
اقتصاد اشتراکی ابزارهایی فراهم کرده است که بتوانید سبک زندگی دلخواه خود را داشته باشید بدون اینکه همه پول خود را هزینه کنید. امروزه، اقتصاد اشتراكی شاهد رشد فزایندهای در پلتفرمهایی است كه گزینههای اجاره را بدون آسیب رساندن به کیفیت به كاربران ارائه میدهند.
-
فرصتهای کسبوکار بیشتر
-
مالکیت کمتر
داراییها به یک بدهی تبدیل شده و مالکیت آنها استرسزاتر از همیشه شده است. امروزه، اگر بتوانید از طریق اقتصاد اشتراکی بیشتر از آنچه نیاز دارید، بدست آورید، ممکن است بتوانید زندگی مینیمالتری داشته باشید که به داراییهای ارزشمند کمتری نیاز دارد و نگرانیهای کمتری در مورد آنها خواهید داشت.
-
دسترسی آسان به سرمایه
برای هر کسبوکاری دسترسی به روشهای قدیمی تأمین مالی، فقط یک دردسر نیست بلکه یک مانع نیز هست. اما با افزایش کاربرد اقتصاد اشتراکی، سرمایهگذاری جمعی، با اتصال افراد نیازمند به پول به افرادی که مایل به تأمین مالی هستند، به روشی آسان و راحت برای جذب سرمایه تبدیل شده است.
آینده اقتصاد اشتراکی
در آینده اقتصاد اشتراكی بخش عمدهای از اقتصاد جهانی خواهد بود. ظهور ناگهانی اقتصاد اشتراکی، چالشهای بسیاری را برای مشتریان، قانونگذاران، سیاستگذاران و کسبوکارها ایجاد کرده است.
در سالهای اخیر جهان شاهد رشد چشمگیر اقتصاد اشتراکی بوده است. اقتصاد اشتراکی به افراد این امکان را میدهد تا از منابع استفادهنشده درآمد کسب کنند. مردم تاکنون علاقه زیادی به خدمات ارائهشده توسط اقتصاد اشتراكی در حوزههای خودرو، حملونقل، تحویل، نیروی كار، وامهای كوتاهمدت، خردهفروشی و کالاهای مصرفی نشان دادهاند.
برای درک آینده اقتصاد اشتراکی در 5 سال پیش رو، ما چند مطالعه را بررسی کردهایم. بر اساس این مطالعات، افزایش درآمد در صنعت اجاره سنتی در مقایسه با درآمد حاصل از اقتصاد اشتراکی کمتر خواهد بود. پیشبینی میشود که رشد اقتصادی حاصل از اقتصاد اشتراکی در چند بخش از قبیل اشتراک خودرو، جذب و مدیریت آنلاین سرمایههای انسانی، سرمایهگذاری جمعی و غیره بالاتر باشد. برعکس، پیشبینی رشد در بخشهای قدیمی مانند اتومبیل، اجارهDVD ، تجهیزات و غیره کمتر خواهد بود.
پیشبینی میشود درآمد حاصل از اقتصاد اشتراكی هر ساله 35٪ رشد كند كه 10 برابر بیشتر از اقتصاد كل است. حملونقل فرد-به-فرد (Peer-to-peer) به احتمال زیاد همچنان بزرگترین اقتصاد اشتراکی خواهد بود که 40٪ از درآمد پنج بخش اصلی آن را شامل میشود.
و کلام آخر
ظرفیت فضاهای اقتصاد اشتراکی ضمن ایجاد کسبوکارهای فردی و ایجاد درآمد باعث شده تا سبک زندگی مردم نیز تغییر پیدا کند. این مردم هستند که با اشتراکگذاری داراییهایشان میتوانند زندگی بهتری در کنار یکدیگر تجربه کنند. اقتصاد اشتراکی باعث خواهد شد تا در جوامع، افراد از نظر سطح رفاه به یکدیگر نزدیک شوند، منابع نیز قابل مدیریت باشند و امکان به اشتراکگذاری آنها فراهم شود.
پیشرفت اقتصاد اشتراکی نیازمند ایجاد اعتماد بین بازیگران این حوزه است البته در حال حاضر نیز برخی از اپلیکیشنهای فعال در این حوزه گامهای بلندی در راستای اعتمادسازی در جامعه برداشتهاند. موضوع مهم در حوزه اقتصاد اشتراکی ایجاد زیرساختهای لازم است، برای مثال، از نظر اعتبارسنجی در این حوزه با مشکل مواجه هستیم؛ اما، میتوان به آینده امیدوار بود و پیشبینی میکنیم که در آینده اتفاقات خوبی در این زمینه رخ خواهد داد.